چهارشنبه‌سوری و نوروز – جشن بزرگداشت ارواح رفتگان و نیایش هفت آفریدهٔ اول

معصومه پرایس* – ونکوور

نوروز باستانی‌ترین جشن ملی بسیاری از کشورها از جمله ایران، افغانستان و تاجیکستان، ریشه در باور‌های اجداد ایرانیان در هزارهٔ سوم قبل از میلاد، تفکر مذهبی‌ زرتشتی و رسم‌های رایج در فرهنگ‌های منطقهٔ بین دو رود دجله و فرات دارد. نوروزی که امروز در ایران، افغانستان، تاجیکستان و کشورهای دیگر جشن گرفته می‌شود، به‌خصوص، ریشه در اسطورهٔ آفرینش زرتشتی‌ها در دورهٔ ساسانی دارد. در کتاب بندهشن که اسطورهٔ آفرینش دورهٔ ساسانی را بازگو می‌کند، این‌چنین آمده است که در ابتدا روشنی بود و اهورامزدا، خداوند خرد، جایگاهش در نور بود. در ابتدا تاریکی بود و ارباب خشم، اهریمن، جایگاهش در تاریکی بود. خداوند خرد با آفریدن هفت آفریدهٔ اول، آسمان، آب، زمین، اولین گیاه، اولین حیوان و اولین انسان: کیومرث که هم نر و هم ماده بوده، و سرانجام خورشید و آتش با هم، نهایتاً دنیا را می‌‌آفریند. این جهان مینوی شکل مادی نداشته است، زمان در آن مفهومی‌ نداشته است، و ستارگان، ماه و خورشید هم بی‌‌حرکت بوده‌اند. روز و شب، فصل‌ها و مرگ هم وجود نداشته‌اند. پس از گذشت سه هزار سال، اهورامزدا دنیای مادی را می‌‌آفریند و گیتی  به‌وجود می‌آید، در نتیجه نور و آتش دیده می‌شوند. برای نگهبانی این آفریده‌ها، اهورامزدا شش جاودان مقدس یا امشاسپنتا را هم می‌‌آفریند، و هر کدام محافظت یکی‌ از آفریده‌ها را به‌عهده می‌گیرند. امشاسپنتانِ شهریور، اردیبهشت و بهمن نگاهبانی از آسمان، آتش و حیوانات، و سپندارمذ و خرداد و امرداد حفاظت از زمین، آب‌ها و گیاهان را به‌عهده می‌گیرند. اهورامزدا خودش نگهبان انسان و آتش مقدس می‌شود. این هفت آفریدهٔ اول، نماد‌هایش هنوز در سفرهٔ هفت‌سین نوروزی مشاهده می‌شوند و ارتباطی به حرف سین یا شین ندارند. پس از آفریدن گیتی، اهریمن روشنایی را می‌‌بیند، آن را می‌خواهد و برای رسیدن به نور به دنیای مینوی بدون بدی و مرگ حمله می‌کند. اهورامزدا برای مقابله با اهریمن، گیاه، حیوان و انسان را قربانی می‌کند و از قربانی‌کردن این سه‌، تمام موجودات زنده به‌وجود می‌‌آیند تا بتوانند در مقابل اهریمن از آفریده‌های اهورامزدا دفاع کنند. خورشید و ماه، حرکت می‌کنند، روز و شب و فصل‌ها آغاز می‌شوند. این روز که زمان و گردش حیات آغاز می‌شود، اولین نوروز نامیده شده و هم‌زمان با شروع بهار است. ابوریحان بیرونی در فصل مربوط به جشن‌های پارسیان در کتاب آثارالباقیه در قرن دهم اشاره می‌کند که ایرانیان نوروز را دلیل پیدایش و آفرینش جهان و آغاز گردش زمان می‌دانند و این اسطوره را به‌طور مختصر شرح می‌دهد.

داریوش و ولیعهدش خشایار ایستاده در پشت او در مراسم سال نو در تخت جمشید. عکس از: داود صادق‌سا
داریوش و ولیعهدش خشایار ایستاده در پشت او در مراسم سال نو در تخت جمشید.
عکس از: داود صادق‌سا

قدیمی‌‌ترین مدارک دربارهٔ برگزاری جشن سال نو به زمان هخامنشیان، ۶۰۰ سال قبل از میلاد، باز می‌گردد. در کنده‌کاری‌های تخت جمشید، داریوش بزرگ و پسرش خشایارشا در حال پذیرفتن مهمانان و نمایندگان کشور‌های تحتِ کنترل ایرانیان در جشن سال نو تصویر شده‌اند. تقویم‌های زرتشتی از سال ۵۰۰ قبل از میلاد و در زمان اشکانیان و ساسانیان بحث‌های متعدد و مفصل در مورد زمان برگزاری این جشن دارند، که به‌خاطر تغییرات در تقویم، زمان برگزاری آن تفاوت می‌کرده است. گاهی‌ هم نوروز هم در بهار و هم در تابستان جشن گرفته می‌شده است، ولی‌ بعد از اصلاح تقویم، نوروز با آغاز بهار همسان می‌شود. در کتاب ویس و رامین که اصل آن به دورهٔ اشکانی باز می‌گردد، فخرالدین اسعد گرگانی به میهمانی‌ای توسط پادشاه و شهبانو و دیگر بزرگان و همسرانشان در باغ با درختان پرشکوفه، موسیقی و خوردنی‌ها و شراب، اشاره می‌کند. و هم‌زمان، مردم عادی با جشن و سرور، موسیقی و رقص در باغ‌ها، گل‌چینی و میهمانی و هدیه دادن و مسابقات اسبدوانی، روز را به خوشی می‌گذرانده‌اند.

منابع ساسانی اشاره می‌کنند به نوروز خُرد، در روز اول فروردین، و نوروز بزرگ در روز ششم فروردین، که بعدها و تا به امروز به‌عنوان زادروز زرتشت جشن گرفته می‌شود. این منابع همچنان اشاره می‌کنند به خانه‌تکانی، جشن و سرور، نیایش، تهیهٔ لباس‌های نو، هدیه دادن، و رویاندن هفت تخم گیاهی (هفت‌چین)، قبل از نوروز در میدان‌های شهر‌ها که در روز ششم فروردین این سبزه‌های رشدکرده با موسیقی و مراسم شاد چیده می‌شده‌اند. به‌گفتهٔ ابوریحان بیرونی از این هفت نوع غلاتی که در میدان‌ها می‌کاشته‌اند، برای پیش‌بینی وضعیت کشاورزی در سال جدید نیز استفاده می‌شده است. کتابی از قرن دوازده میلادی به‌نام کتاب المحاسن و الاضداد، صبح نوروزی در دربار پادشاهان ساسانی را بازگو می‌کند. در این کتاب آمده است به‌خاطر آنکه رنگ سفید نماد پاکی است، در روز اول نوروز هفت شاخه گیاه، هفت بشقاب سفید سفالی، هفت سکهٔ درهم سفید، به‌همراه شکر سفید به خدمت پادشاه می‌آوردند. پادشاه با سر کشیدن شیر و خوردن آجیل جشن نوروزی را آغاز می‌کرده است. از دیگر رسم‌ها در زمان ساسانی، هدیه دادنِ شکر به یکدیگر بوده است که تا اوایل قرن بیستم به شکل کله‌قند‌های کوچک سر سفرهٔ هفت سین گذاشته می‌شدند. مراسم مهم دیگر، جشن سوری ده روز قبل از نوروز برای بزرگداشت ارواح رفتگان بوده است. ایرانیان باستان به رفتگان خود احترام زیاد می‌‌گذاشتند و باور داشتند که ارواح رفتگانشان، فره‌وشی، ده‌‌‌‌ روز قبل از نوروز برای دیدن بستگان خود به زمین باز می‌گردند. این رفتگان در جشنی به نام سوری، با خانه‌تکانی، نیایش، میهمانی و سورخورانی و با روشن کردن آتش، جشن گرفته می‌شدند. ابوریحان بیرونی اشاره به حضور پیروز، فرشتهٔ نگهبان ارواح رفتگان در جشن سوری می‌کند. پیروز با روشن کردن آتش‌ جشن را آغاز می‌کرده است. حاجی فیروزِ امروزی باقی‌‌ماندهٔ سنت ستایش از پیروز است و رنگ سیاه صورت، ارتباط با دنیای مردگان را  به‌خاطر می‌آورد. در آهنگ‌های قدیمی مربوط به حاجی فیروز هنوز هم خوانده می‌شود که «حاجی فیروزم، آتش‌افروزم». سنت رفتن به گورستان‌ها در جمعهٔ آخر سال بازماندهٔ رسم باستانی احترام به ارواح رفتگان است که هنوز هم رایج می‌باشد.

این بشقاب از دورهٔ ساسانی به احتمال خیلی زیاد تصویری بر اساس اسطورهٔ آفرینش و نوروز را نشان می‌دهد. ماهی موجود در تصویر احتمالاً «کارا ماهی» اسطوره‌ای است. عکس از: داود صادق‌سا. موزهٔ ملی ایران.
این بشقاب از دورهٔ ساسانی به احتمال خیلی زیاد تصویری بر اساس اسطورهٔ آفرینش و نوروز را نشان می‌دهد. ماهی موجود در تصویر احتمالاً «کارا ماهی» اسطوره‌ای است.
عکس از: داود صادق‌سا. موزهٔ ملی ایران.

از مهم‌ترین جنبه‌های نوروز، سفرهٔ هفت‌سین است. واژهٔ هفت‌سین، از قرن بیستم در متن‌های فارسی‌ وجود دارد و قبل از آن اسمی از هفت‌سین در منابع برده نشده است. در نتیجه اصطلاحی تازه می‌باشد. هر چند هفت‌چین اشاره به چیدن هفت گیاه، در منابع موجود است. در گذشته آنچه در سفره وجود داشته، نماد هفت آفریدهٔ اول و امشاسپنتا‌های نگهبان آفریده‌ها می‌‌بوده است، که هنوز هم در سفره هستند، هر چند که نامشان با سین ارتباطی‌ ندارد. گیاه‌ها و گل‌ها نمودار آفریده‌های گیاهی، تخم مرغ، نمایندهٔ انسان و مردم، شمع و آینه، نمودار آتش و آسمان، ماهی‌ نمایندهٔ حیوانات و همچنین، سمبل کاراماهی، یک ماهی‌ اسطوره‌ای که در اولین اقیانوس به جنگ نیرو‌های اهریمنی می‌رود، می‌باشند. شیرینی و سکه، سمبل زندگی‌ شیرین و ثروت، آب و خاک در گلدان گل‌ها نمایندهٔ آب و زمین می‌‌باشند. سمنو از گذشته به‌خاطر بالا بردن باروری مصرف می‌‌شده است،  سیر به‌خاطر مزایای بهداشتی، نمودارِ سلامت، و سرکه، نمایندهٔ شراب که در جشن‌ها همیشه سر سفره‌ها بوده است. در تقویم زرتشتی، روز سیزده فروردین به نام تیر یکی از مقدسان زرتشتی است که نگهبان باران و آب‌ها هم بوده است. رسمِ انداختن سبزهٔ نوروزی در آب، یادگار زمانی‌ است که ایرانیان با گذراندن روز در طبیعت و اهداء گل‌ و گیاه به آب‌ها در آن روز از مقدسان نگهبانِ آب‌ها سپاسگزاری می‌کردند.

از دیگر ویژگی‌های نوروز که اسمی از آن مانده، مراسم میر یا امیر نوروزی است. این جشن بسیار باستانی، ریشه در مراسم سال نو و اسطورهٔ آفرینش در بابل باستان دارد. در این اسطوره، نظم از اولین آفرینش‌ها است و قبل از آن دنیا سراسر آشوب و بدون نظم بوده است. بابلی‌ها چند روز قبل از شروع سال نو وانمود می‌کردند که هنوز آشوب بر دنیا حاکم است و با نقش عوض کردن بی‌نظمی ایجاد می‌کردند. مثلاً خدمتکار منزل نقش ارباب، یا آدمی معمولی نقش پادشاه را برای چند روزی بازی می‌کردند. در روز آخر قبل از سال جدید با برگشتن به موقعیت خودشان نظم دوباره برقرار می‌شده است. بسیاری از کشور‌های منطقه، مثل ایران و حتی روم باستان، این جشن بسیار شاد را در فرهنگ‌های خود قبولانده و باعث سرگرمی و شادی شهروندانشان می‌شدند. شخصیت دیگری که هنوز در مراسم نوروزی حضور دارد عمو نوروز است. زرتشتیان در دوران قبل از اسلام اسطوره‌های دینی خود نظیر نوروز را به‌صورت قصه‌خوانی یا نمایشی برای شهروندانشان اجرا می‌کردند. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه اشاره به مراسمی نوروزی می‌کند که در آن مردی سوار بر اسب با ریش کوتاه و بادبزن در دست که اشاره به آمدن فصل گرماست، در کوچه و بازار می‌گشته است و اگر بعدازظهر پیرمردان ریش‌سفید در مسیر او یافت می‌شدند، با شوخی آن‌ها را دنبال می‌کردند که بروند، زیرا پیرمرد ریش‌سفید نماد زمستان است و با آمدن بهار زمستان به پایان می‌رسد. برای ایرانیان باستان، نوروز جشن ستایش از ایزدان، زندگی‌ و طبیعت بوده است. برای همهٔ کسانی که امروزه نوروز را جشن می‌گیرند، نوروز سمبل، هویت، ستایش از طبیعت، محکم کردن دوستی‌‌ها و سپاس از بزرگسالان و خانواده است.

نوروزتان پیروز


*معصومه پرایس دارای فوق لیسانس در رشتهٔ مردم‌شناسی از دانشگاه لندن و نویسندهٔ هفت کتاب دربارهٔ جنبه‌های مختلف فرهنگ ایران است. سایت اینترنتی ایشان در مورد فرهنگ ایران بسیار مورد استفادهٔ فرهنگیان و عامهٔ مردم در آمریکای شمالی قرار دارد. برای اطلاعات بیشتر در مورد تحقیقات و کتاب‌های خانم پرایس به سایت‌های اینترنتی ایشان مراجعه کنید:

www.cultureofiran.com

www.anahitaproductions.com

ارسال دیدگاه